. یه تهرونی داشت برا یه الشتری خالی می بست بهش گفت که سگ ما وقتی میخواد وارد خونه بشه در می زنه. الشتری هم بهش گفت مه کلید نره!

٢. لره چک می بره بانک بهش می گن چک سیباست می گه  نه مال گردوهای پارساله!

٣. تر که برق خونشون می ره قابلمه بر می داره می ره در خونه لره می گه یک کم برق به ما قرض می دیدی؟ لره بهش می گه اینجوریه که هی براتون جوک درست می کنن اقلا برو یه قابلمه پلاستیکی بیار برق نگیردت!

۴. ترکه با لره داشتن شطرنج بازی می کردن آخرش شاه دق می کنه!

۵. میدونید تو کلاس لرها را از کجا تشخیص می دن؟ وقتی استاد تخته رو پاک می کنه اونا هم دفترشون را پاک می کنن!

۶. لره رفته بود تعلیم رانندگی. بهش گفتند خب چطور بود؟ گفت خوب بود فقط این مربیم خیلی مذهبی بود هر وقت که مه مپیچیدم او مگفت یا ابوالفضل یا امام حسین!

٧. لره پاهاش لنگ بوده با کشتی می ره مسافرت. بهش می گن خب چطور بود می گه همش استرس داشتم چون دیقه به دیقه مگفتن ای لنگه را بندازید تو آب!

٨. از لره بعد از سفر حج می پرسن خب چطور بود؟ می گه خیلی سنگ زدن مین سرم ولی بالاخره ماچش کردم!

٩. دوست دختر لره بهش می گه اگر همه ی گل های عالم را به پات بریزم باز کمه چون پات خیلی بو می ده

۱۰. لره می ره توالت دوستش بهش می گه به جا منم بشاش. بعد از نیم ساعت می رفیقش می بینه  نیامد بیرون  داد می کنه پس شی مکنی؟ می گه بابا تو که جیش نداری گه مخوری می گی بجا منم بشاش!